کدخدایی:
نبايد از ساماندهي نظام انتخاباتي، غفلت کرد
عباسعلی کدخدایی استاد حقوق دانشگاه تهران و سخنگوی سابق شورای نگهبان گفت: نبايد از ساماندهي نظام انتخاباتي، غفلت کرد.
به گزارش خبرگزاري صداوسيما، يادداشت يک روزنامه جام جم امروز با عنوان «نبايد از ساماندهي نظام انتخاباتي، غفلت کرد» به ارائه راهکارهايي پرداخته است که هم مشارکت مردم در انتخابات را حفظ، و هم نظام انتخاباتي را منطقيتر کند.
این یادداشت به این شرح است:
نظام مردمسالاري ديني که بر پايه انقلاب ديني و مردمي ما در سال 1357 شکل گرفت، در همه عرصهها متکي بر حضور پرشور مردم بوده و در تمام صحنهها شاهد حضور گسترده مردم بودهايم.
انتخابات هم هميشه صحنه حضور سياسي مردم براي پشتيباني از نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و حمايت از آرمانهايي است که از قبل انقلاب تا الان داشتهاند و آنها را پيگيري ميکردهاند و طبيعتا اين حضور پرشور به همراه خودش حضور اکثريت مردم را در صحنههاي مختلف سياسي و اجتماعي به همراه دارد.
با اين وجود نبايد از اينکه نظام انتخاباتي خود را ساماندهي کنيم، غافل باشيم، زيرا اين موضوع از جمله مسائلي است که همه نظامهاي سياسي بر اساس مباني خود تلاش دارند آن را به گونهاي تنظيم کنند که هم حضور مردم را داشته باشند و هم مشکلات خاصي براي نظام پيش نيايد.
ما از ابتداي انقلاب تاکنون چه براي انتخاب شدن و چه براي انتخاب کردن، شرايط حداقلي را در نظر گرفته و همه چيز را به حضور مردم واگذار کردهايم و دستگاههايي که مسئول اجرا يا نظارت بودند با کمترين اختيارات تلاش داشتند يک انتخابات مردمي را ساماندهي کنند.
اما نبايد فراموش کنيم که انتخابات به دليل اينکه فعاليت و کنش سياسي است و حضور رقباي مختلف سياسي را در خودش دارد، بايد از هر جهت ساماندهي سياسي شده و قانونمند باشد.
در دورههاي مختلف انتخاباتي که در کشور برگزار شده هميشه اين موضوع در ذهنها و در رسانهها و نزد صاحبنظران مطرح شده است که بايد يک ساماندهي براي نظام انتخاباتي خود داشته باشيم تا شرايط انتخاب شوندگان و نيز شرايط رايدهندگان، وضعيت بهتري به خود گيرد.
در اين جهت لازم است نکاتي را مد نظر قرار دهيم و تلاش کنيم آسيبهاي اجتماعي که ممکن است نظام مقدس ما را خداي نکرده تحتالشعاع قرار دهد، برطرف کنيم.
يکي از اقداماتي که همه نظامهاي سياسي در اين زمينه دارند، ساماندهي ثبتنامهاست البته نه به گونهاي که مشارکت مردم را تحتالشعاع قرار دهد.
ضمن حفظ مشارکت مردم، بايد افرادي حضور داشته باشند که قبلا مراحلي از سياستورزي را تمرين کرده باشند و به عبارت ديگر ما بايد کساني را در عرصه انتخاب شدن داشته باشيم که يک سابقه و فعاليتي در اين زمينه داشته باشند.
اينکه بگوييم همه حق ثبتنام دارند يک حرف کلي است، اما معلوم نيست که الزاما حرف منطقي هم باشد. نظامهاي سياسي معمولا دو راهکار براي اين موضوع دارند که يکي از آنها عبور از کانالهاي حزبي يا حضور احزاب در انتخابات است.
در اين راهکار، افرادي براي ثبتنام يا انتخابات نهايي معرفي ميشوند که حداقلهايي را از سياستورزي درون حزب داشته باشند و آن حزب به عنوان پشتوانه فردي به ميدان ميآيد و او را معرفي ميکند که آن فرد فعاليتهايي را در عرصه سياسي داشته و تبعيتي را در آن چارچوب سياسي دارد.
مشکل ديگر اين است که وقتي شرايط عامي را براي ثبتنام نامزدها قرار ميدهيم اين شرايط، شامل خيلي از افراد ميشود. وقتي ما براي ثبتنامکنندگان، فقط شرط سن و مدرک تحصيلي و سابقه اجرايي را قرار ميدهيم طبيعتا غالب افراد در جامعه اين شرايط را دارند، اما آيا اينها حداقلهاي رأيآوري را هم دارند.
نظامهاي سياسي ديگر، روشي را براي جلوگيري از ورود به اين آسيب پيشبيني کردهاند و آن اينکه افرادي که ثبتنام ميکنند بايد حداقلي از آراء را داشته باشند و براي تضمين اين موضوع، وثايقي را ميسپرند که اگر مثلا نتوانستند 5 درصد آراء را کسب کنند آن وثيقه مالي به نفع دولت ضبط ميشود.
چنين اقداماتي در عين اينکه مانعي براي ورود افراد به گردونه انتخابات نيست و مشارکت مردم را هم کاهش نميدهد، ميتواند روش انتخابات و نظام انتخابات را منطقيتر و عقلانيتر کند و از بار زيادي که بر دوش مسئولان اجرايي و نظارتي گذاشته ميشود، جلوگيري کند.
طبيعتا ما هم نيازمند اين هستيم که از چنين روشهايي استفاده کنيم که هم مشارکت مردم را حفظ کند و هم نظام انتخاباتي را منطقيتر کند.
مسئلهاي نيز در بحث انتخابکنندگان هست و معمولا مشکلاتي را براي نظام انتخاباتي ما دارد.
راهکاري که در نظامهاي انتخاباتي براي جلوگيري از بروز مشکل در اين حوزه وجود دارد، ثبتنام رأيدهندگان است که معمولا پيشاپيش و حدود يک سال قبل از انتخابات انجام ميشود و کمک بسيار بزرگي است براي جلوگيري از تخلفات احتمالي و ساماندهي بهتر انتخابات.
طبيعي است وقتي ما اين روشهاي منطقي را مطرح کنيم، هيچکس از آن بهعنوان مانعي براي مشارکت مردم ياد نخواهد کرد بلکه همه، اين روشها را ابزاري ميدانند براي حضور منطقيتر افراد در عرصههاي سياست.