باید ماجرای عاشورا را برای جهان امروز مطرح کنیم چرا که عواملی که باعث فاجعه عاشورا شد در جوامع امروزی هم وجود دارد.
حادثهها در تاریخ هر اندازه از نقطه ولادت خود فاصله میگیرند کمرنگتر میشوند و سهمشان در گزارشهای تاریخی به مرور زمان، کم و کمتر میشود.
چرا که رویدادهای دیگری پیش میآید و آنها به فراموشی سپرده میشوند.
به عنوان مثال در تاریخ ادبیات مشاهده میکنیم که به سبب اینکه افراد تازهتری آمدهاند، سهم قبلیها را کمتر میکنند. اما عجیب آن است که یک حادثه در تاریخ وجود دارد که هرچه از مبداء خود فاصله میگیرد، درخشانتر و روشنتر میشود، گرهخوردگی آن با انسان، جامعه و جهان بیشتر میشود، و آن واقعه عاشورا است.
نویسنده کتاب آیینهداران آفتاب در این گفتگو تأکید کرده است که: «ضرورت دارد ماجرای عاشورا را برای جهان امروز مطرح کنیم.
دلیل اصلی تحریفها در ماجرای عاشورای امام حسین علیهالسلام چیست؟
صورت و موضوع مسئله در عاشورا کاملا مشخص است. یعنی امام حسین علیهالسلام و یاران آن حضرت در جنگی که در حدود هشت سال طول کشید، به شهادت رسیدند.
شاید هیچ موضوعی در تاریخ اسلام بهاندازه عاشورا ریزبینانه و دقیق و جزئی گزارش نشده باشد. اطلاعات مستندی که در دست داریم، فرصت مغتنمی برای پژوهشگران است تا در حوزههای گوناگون شعر، داستان، نگارش مقتل، نثر ادبی، تهیه آثار سینمایی و... به بیان معارف و رویدادهای عاشورا اقدام کنند. درواقع ظرفیت بسیار زیاد است، به علاوه آنکه در اثر تحقیقات انجام شده، جزئیترین مسائل در ماجرای قیام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام برای ما روشن و مشخص است.
وقتی در این حوزه فعالیت میکردم که نتیجه آن تهیه و نگارش کتاب «آیینهداران آفتاب» شد، زندگی اصحاب حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را به تفصیل بررسی کردم. در این کار با بهرهگیری و استفاده از ظرفیتهای مهمی، اطلاعاتی را به دست آوردم.
از جمله در کشور فرانسه، از موسسه ژئوفیزیک پاریس استفاده کردم و برای اینکه تحلیل درستی از واقعه عاشورا داشته باشم، وضعیت شبهای اول تا یازدهم ماه محرم سال ۶۱ هجری را به راحتی دریافت کردم. امروز با استفاده از این امکانات نو، وضعیت آسمان در شب اول محرم و زمانهای دیگر به دست میآید.
انعطاف امام حسین (ع) با دشمن، دروغی است که از سوی سپاه یزید ساخته شد.
چه کنیم اطلاعات ما از واقعه عاشورا صحیح و دور از دروغ و تحریف باشد؟
برای اینکه به نتیجه درستی از وقایع عاشورا برسیم و تحلیل درستی از این تاریخ پر شور و شعور داشته باشیم، باید از منابع دست اول و پژوهشهای غیرمغرضانه و دلسوزانه استفاده کنیم.
اما عجیب آن است که یک حادثه در تاریخ وجود دارد که هرچه از مبداء خود فاصله میگیرد، درخشانتر و روشنتر میشود، گرهخوردگی آن با انسان، جامعه و جهان بیشتر میشود، و آن واقعه عاشورا است.
باید تأکید کنیم که لازم است عاشورا را برای جهان امروز مطرح کنیم.
عاشورا پیامهای روشنی برای انسان در جهان امروز دارد، منفک از اینکه ما به یک اعتقاد، دین و مذهب خاصی تکیه کنیم.
این آموزهها باید برای انسان قرن بیستم مطرح شود تا راه سعادت و نجات او را از میان انبوه وقایع و ابزارهای سرگرمکننده و اغفالکننده مشخص کند.
جایگاه تحلیل گری وقایع در کنار بیان رویدادها کجاست؟
تحلیلهای تاریخی که بر اساس اطلاعات دقیق انجام شود، موجب افزایش درک و شعور از قیام بزرگ کربلا میشود. امام حسین علیهالسلام نیز تحلیلهای دقیق و روشنگرانهای داشتهاند.
به عنوان مثال باید به مخاطب اطلاع داده شود که چه اتفاقی افتاد که شخصی مانند بریر در مقابل سپاه امام حسین علیهالسلام قرار گرفت یا کسی مانند حر بن یزید ریاحی از لشکر عبیدالله بن زیاد به آن حضرت پیوست و رستگار شد. چطور شد که شخصیتی مانند عبدالله بن حمیر کلبی به امام حسین علیهالسلام پیوست.
رواج رشوهگیری و حرامخواری در جامعه، مقدمه عاشورایی دیگر است
شناخت این عناصر برای امروز ما بسیار ضرورت دارد. گاهی این ضرورت در مورد شخصیتهای منفی در واقعه کربلا بیشتر است.
دلیل رویگردانی شخصیتهای شاخص از جبهه حق
اهمیت شناخت شخصیتهای منفی و دلیل رویگردانی آنها از جبهه حق به اندازهای است که امام حسین علیهالسلام این شخصیتهای منفی را دقیقا تحلیل کرده و میفرماید به چه دلیلی اینها از حق رویگردان شدهاند.
وقتی بریر از سپاه عمرسعد وارد میدان شد، آن قدر صحبت کرد که گلویش گرفت.
باز هم عکسالعملهای منفی در برابر امام علیهالسلام انجام داد که آن حضرت فرمودند: «میدانی چرا کلام و دعوت حق را نمیپذیری؟»
در واقع تحلیل کرده و فرمودند:چون شکمهایتان از حرام پر شده است و در ادامه فرمودند: رشوههای بزرگی گرفتهاید که چیزی نمیفهمید.
یعنی امام حسین علیهالسلام بر دو عنصر و عامل مهم رشوهگیری و حرامخواری برای برپایی عاشورا تأکید کردند.
معرفی تحلیلی امام حسین علیه السلام از خود
همچنین آن حضرت خود را معرفی کرده و تحلیل میکنند که میدانید من چه کسی هستم!
میدانید که اینها لباس پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله است که بر تن من است!
میدانید که عموی من حمزه و جعفر هستند!
احتجاجات امام در مقام اعتراف گرفتن از آنهاست. پاسخ آنها هم قابل تحلیل است. به عنوان مثال در جواب این سؤال امام حسین علیهالسلام که با دانستن اینها چرا در مقابل من دست به شمشیر برده اید، پاسخ دادند: «در اثر کینه و دشمنی پدرت!»
یزید میخواست انتقام جنگ بدر در ۲۶ سال قبل از تولدش را بگیرد
به هر حال یزید قصد داشت با کسب پیروزی ظاهری در میدان کربلا، کینهای که از شهدای بدر در دوران مبارزه سپاه رسول خدا صلیالله علیه و آله با سپاه ابوسفیان در دل داشت را فروبنشاند.
آیا این کینهتوزی نسبت به مقام امامت و ولایت بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام، فروکش کرد؟
این کینهتوزی را بعد از شهادت حضرت اباعبدالله علیهالسلام هم میتوان دید. یزید در زمان واقعه عاشورا ۳۳ سال داشت که سر امام حسین علیهالسلام در مقابل او قرار گرفت. یعنی از جنگ بدر که در سال دوم هجری اتفاق افتاد، در حدود ۵۹ سال گذشته بود. حتی یزید هم ۲۶ سال بعد از جنگ بدر به دنیا آمده بود. اما وقتی سر امام حسین علیهالسلام در مقابل او قرار گرفت، اهانت و جسارت کرده و جالب اینکه یزید هم شاعر بوده و شعری این گونه کینهتوزانه سرود میگفت: کهای کاش کشتهشدگان جنگ بدر امروز زنده بودند و جشن گرفته و شادی میکردند و میگفتندای یزید متشکریم!
یزید انتقام جنگ بدر که ۲۶ سال قبل از تولدش روی داده بود را گرفت.
کینهها از آن زمان در قلب او جمع شده بود. جای بحث دارد که چگونه این کینهها را منتقل کرده بودند که چشمها را در برابر فروغ امام حسین علیهالسلام بسته و بلکه کور کرده بودند. همانگونه که دلیل و اساس شخصیتی چهرههای مثبت مانند بصیرت هم در این زمینه اهمیت دارد حتی در مورد چهرههای خاکستری هم مشخص است که چرا چنین شدهاند. اولین کسی که این سؤال را در روزگار ما به درستی مطرح کرد، مرحوم دکتر شهیدی بود که میگوید چه شد وقتی حدود ۵۰ سال از عصر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله گذشته، فرزند آن حضرت را در فاصله نزدیک و ۷۰ کیلومتری کوفه به شهادت میرسانند؟ در حالی که مردم کوفه حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین علیهماالسلام را حدود ۲۰ سال قبل در میان خود دیدهاند.
پرسش انتقادی سفیر روم از یزید
اولین کسی که این پرسش را در تاریخ مطرح کرد، سفیر روم در دربار یزید بود که از یزید پرسید: «این چه کسی است که تو در برابر سرش احساس پیروزی میکنی؟» یزید جواب داد: «فرزند علی و فاطمه است.» پرسید: «فاطمه کیست؟» یزید جواب داد: «دختر پیغمبر اسلام است.» سفیر روم تعجب کرد و گفت: «من از خانوادهای هستم که با ۲۲ فاصله به حضرت داود علیهالسلام میرسم و هنوز مردم من را به دلیل این نسب احترام میکنند.
من مسیحی هستم و مردمی در جزیرهای در عمان معتقدند که روزی حضرت مسیح علیهالسلام از آنجا گذشته و جای نعل حیوانی که بر آن سوار بوده، آنجا باقی است. مردم هر سال به زیارت جای پای حیوان حضرت مسیح علیهالسلام میروند. چطور شما فرزند پیغمبرتان را میکشید و به این کار افتخار و مباهات میکنید؟!»در کنار تحریفها و دروغپردازیها، اطلاعات گمشدهای هم در مباحث تاریخی وجود دارد که اتفاقا در تحلیل تاریخ عاشورا و درسآموزی از آن بسیار مؤثر هستند.
رفتار فعال به جای برخورد منفعلانه، رمز پیروزی بر دشمن است
چه درسهایی برای زندگی امروز ما در کربلا وجود دارد؟
سؤال بزرگ و مهمی است. پاسخ کوتاه و اجمالی به این سؤال آن است که کربلا به ما میآموزد در این شرایط به جای برخوردای انفعالی، برخوردهای فعال داشته باشیم. یعنی نگاه نکنیم دیگران چه میکنند و ما منتظر رفتار آنها باشیم تا سپس عکسالعمل نشان دهیم. چون مقلد همیشه یک گام از طرف مقابل عقب است.درواقع اگر رفتار منفعلانه داشته باشیم، میدان و پیروزی در اختیار ما نخواهد بود.
مهم این است که چه کسی کنشها را شروع میکند. در فضای بینالملل و در مقابل دشمن باید مقتدر بوده و قدم اول را برداریم.
امام حسین علیهالسلام به ما یاد داد که فعال عمل کنیم
آن حضرت عمل کرد، راه افتاد، هر موقعیتی را پیدا میکرد از آن موقعیت به بهترین نحوه ممکن برای ترویج و اعلام کلام حق استفاده میکرد. ما باید برای فعال کردن خود اقدام کنیم.اگر بخواهیم برای موفقیت امروز از امام حسین علیهالسلام درس بیاموزیم، باید جستوجو کنیم که جهانیهای کربلا چیست و چه پیامهایی برای امروز ما دارد. این پیامها را مطرح کنیم. اگر انسان امروز مخاطب پیام کربلا باشد و از اسلام کربلا را دریافت کند، یقینا تبلیغات ضد اسلام شکست خواهد خورد. بهترین سرمایهای که امروز برای تبلیغ و طرح اسلام در جامعه جهانی داریم، معرفی کردن کربلاست.
امروز در جامعه جهانی بحث کرامت انسانی مطرح است.
کربلا به ما آموخت که کرامت انسانی خود را به هیچ قیمتی نفروشیم، تن به ذلت ندهیم، اگر با عزت بمیریم بهتر از آن است که با ذلت زندگی کنیم.
پیشتر از آنکه دست و پای انسانها را آزاد کنیم، باید اندیشه آنها را آزاد کنیم
آموزه جهانی دیگر کربلا آن است که حضرت اباعبدالله علیهالسلام به ما آموخته که پیشتر از آنکه دست و پای انسانها را آزاد کنیم، باید اندیشه آنها را آزاد کنیم. این آموزه بزرگی است. آبراهام لینکن را همان بردگانی کشتند که آنها را آزاد کرده بود، چون رسم آزادگی را نیاموخته بودند بلکه فقط زنجیر را از دست و پای آنها باز کرده بودند. گفته شده وقتی زندان باستیل فرانسه را شکستند، زندانیانی که سالهای سال با غل و زنجیر زندگی کرده بودند تقاضا کردند آنها را به حالت قبل برگردانند، چون نمیتوانستند آزادانه زندگی کنند.
یعنی آزادی اندیشه بر آزادی دست و پای انسانی ارجحیت دارد.
امام حسین علیهالسلام این آموزش را داد و سپس فرمودند: اگر دین ندارید و از روز قیامت هم ترسی در دل احساس نمیکنید، لااقل در دنیای خود آزادهخو باشید. آزادگی ولو منهای دین باشد، باز هم ارزش دارد.
منبع:تسنیم